در تمامی گونه های موجود در روی این کرۀ خاکی, جنس ماده جنسی است که از یک مسأله معمولاً رنج میبرند, و آن تأمین امنیت میباشد. در میان انسانها زمانی که امنیت برای زن تأمین میگردد و اولین گامهای انسان بودن (تأمین امنیت, تأمین جسمی و ... ) را طی میکند کم کم تعالی گرا میشود و به سمت آرمانش یعنی رهایی از جنسش ( این آرمان غایی نیست و به زمان بستگی دارد.) گام بر میدارد... جالب است کم کم جفت این زن متحجر , سنتی , خشک نامیده میشود و کم کم به وی به عنوان یادآور یک حس نوستالژیک نگاه میشود ... مردی که باعث تأمین بسیاری پارامترها گشته و زن اکنون بدون در نظر گرفتن آنها به پیشرفت فکر میکند!! دلیل این امر ظریف است ,مرد و زن با هم درحقیقت سعی در به وجود آوردن آرامش و ثبات بودند, چیزی که برای مرد زیاد جدید نیست . زن مردش را میپرستد , چون تنها تکیه گاه اوست . زمانی که یک زن دیگر نگران از دست دادن همسرش نباشد در حقیقت میخواهد که او را از دست بدهد! چون مردی را میخواهد که زن او را بپرستت! متأسفانه زن جنبۀ برخی مسایل را ندارد و گرچه به محترم بودن هر دو جنس معتقدم , و نیز معتقدم که به هر دو به یک اندازه باید احترام گذاشت , اما همیشه مسایل وقتی از روی کاغذ خارج شده و به دنیا پا میگذارند ,برای همخوانی با واقعیت تغییراتی را باید پذیرا باشد!
پنجشنبه
چهارشنبه
شنبه
لینک باحاااال!
اگه این فایل 1 کیلو بایتیو دانلود نکنید و به سوالاتش جواب ندین و به خودتون نخندید واقعاً خرین!!!! ببخشید اما واقعاً اندشه.
جمعه
پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات (Atom)
